سرویس مسجد خبر
به مناسبت سالروز شهادت شهید محمدجواد تندگویان؛

وزیری که فعالیت سیاسی را از مسجد شروع کرد

وزیری که فعالیت سیاسی را از مسجد شروع کرد
(سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱) ۰۹:۰۱

شهید تندگویان از کودکی، همراه پدر و پدربزرگ به مسجد می‌رفت، هنوز به دبستان نرفته بود که در صف جماعت نماز می‌خواند و مکبر مسجد بود؛ بارها به دلیل انتشار و پخش اعلامیه‌ها و پیام‌های امام خمینی(ره) در مسجد المصطفی توسط رژیم پهلوی بازداشت و زندانی شد.

به گزارش مسجدخبر، ۲۹ آذر ماه، روز تجلیل از شهید تندگویان، وزیر نفت پیشین جمهورى اسلامى ایران در دولت شهید رجائی نام گرفته است، در چنین روزى در سال ۱۳۶۹ تندگویان در زندان‌هاى بعثى عراق به شهادت رسید به مناسبت فرا رسیدن این روز مروری داریم بر سیره مسجدی آن شهید بزرگوار که در ادامه می‌آید.

 

شهید «محمدجواد تندگویان»، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران در سپیده ‌دم روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی پا به عرصه هستی نهاد. قدمش مایه برکت و خیر برای خانواده بود. پدر او جعفر تندگویان، یک مغازه کفاشی در میدان بهارستان داشت. نزدیکی مغازه جعفر تندگویان به مجلس شورای ملی باعث شده‌ بود، که او در جریان‌های سیاسی حضور داشته باشد. پدرش از هواداران آیت الله «کاشانی» روحانی مبارز و مشهور نهضت ملی شدن نفت ایران بود. جواد در محیط ساده خانواده آموخت که معیار اصلی و هدف واقعی زندگی تجمل و رفاه نیست، بلکه غیر از مادیات، ارزش های والاتر و برتر دیگری نیز وجود دارد. به همین دلیل در طول زندگی خود هیچ‌گاه اجازه نداد، وسیله برای او هدف شود. قبل از ورود به مدرسه، نام شهید «نواب صفوی» را شنیده بود، نام «غلامرضا تختی» را نیز در دبستان از سایر دانش‌آموزان شنید. این دو الگوی کودکی محمدجواد بودند.

 

کودکی‌اش‌ را بیشتر با مادر خود گذارند. خیلی پیـش‌تر از آن‌که به مدرسه برود و خواندن و نوشتن بیاموزد با راهنمایی پدر خویش به مسجد راه یافت و با قرآن کریم آشنا شد و کلام الله را چراغ راه آینده خویش ساخت. در چـنین محیطی، جواد بهترین دوست آدمی، کتاب را شناخت و پی‌برد که‌ گنج گران‌بهای دقایق عمر را باید با بهترین دوست و در جهت نیل به سوی معبود گذارند .در کنار پدر و پدر بزرگش در جلساتی که بعد از هیئت به گونه‌ای خصوصی برگزار می‌شد، شرکت داشت و با مبارزه مکتبی آشنا شد. تا آخرین دقایق حیات پر افتخارش از مبارزه دست نکشید و مسجد و هیئت را ترک نکرد.

 

وی اکثر شب ها همراه پدر و پدربزرگ به مسجد «بینایی» و هیئت «بنی‌فاطمه» و فاطمیون خانی‌آباد می‌رفت. ساکت و آرام در گوشه‌ای می‌نشست و به نماز خواندن مومنان نگاه می‌کرد و گوش او به تدریج با دعا و گفتار عالمان دین آشنا شد. هنوز به دبستان نرفته بود که در صف نماز جماعت در کنار پدر و پدربزرگ خود ایستاد و نماز خواند و درس خضوع و خشوع در برابر حق و ایستادگی در مقابل هرچه غیرخدایی، را آموخت. او بعد از مدتی موذن مسجد شد.

 

یک شب جواد در مسجد محله شگفتی آفرید. ماجرای آن شب را، بعد از گذشت سال ها، هنوز قدیمی‌ترهای خانی‌آباد به یاد دارند. در آن ایام، معمولاَ سرشب برق محلات تهران قطع می‌شد و مومنین مجبور می‌شدند قبل از وقت مسجد را ترک کنند. آن شب به محض اینکه برق قطع شد، جواد بلافاصله باصدای کودکانه خود شروع به خواندن دعای کمیل کرد و مانع ترک مسجد توسط مردم شد!

 

دوران کودکی و نوجوانی جواد، چه در دبستان و چه در هنگام تحصیل در دبیرستان و دانشکده رنگی از رفاه نداشت. او بیشتر خرج تحصیل خود را در دوران دبیرستان، از راه کارکردن و تدریس خصوصی ریاضی، عربی و زبان انگلیسی تأمین می‌کرد و در مسجد نیز برای علاقه مندان این دوره ها را برگزار می کرد.

 

در تمامی دوران تحصیل از ابتدا تا زمان راه یافتن به دانشگاه خرج تـحصیل خـود را از راه کـارکردن و تدریس‌ خصوصی‌ دروس‌ ریاضی، عربی و زبان انگلیسی در می‌آورد. دوره دبیرستان او هـمزمان‌ بـود با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی که فریاد ظلمت‌شکن امام راحل، ایران را در نوردید و ایرانیان را با خـود هـمراه کـرد. جواد کـه‌ بـه‌ سبب علقه‌های مذهبی، رهنمودهای پدر و نیز جذب شدن تدریجی به‌ سمت‌ مبارزه و آشنایی دورادور با راه‌ و مرام‌ امـام خمینی(ره)، به ضرورت آموختن زبان عربی و قرآن کریم پی‌برده بود، به‌ مـسجد المـصطفی(ص) در یکی از مناطق تهران‌ رفت‌. او باهوش و فراستی والا، هر شاگردی‌ را با هر نوع عـقیده‌، سـلیقه‌ و تربیت خانوادگی‌ای در کلاس درس خویش می‌پذیرفت.

 
وی بارها به دلیل انتشار و پخش اعلامیه‌ها و پیام‌های امام خمینی (ره) در مسجد، در دوران محمدرضا پهلوی، بازداشت شد و به زندان افتاد. تندگویان در سال ۱۳۴۶ مدرک دیپلم خود را اخذ کرد . او پس از تحصیل توانست امتیاز لازم استفاده از سهمیه بورسیه بانک ملی ایران برای اعزام به خارج از کشور را به‌دست آورد، اما پس از مصاحبه به دلیل اعتقادات مذهبی، از این فهرست کنار گذاشته‌شد. وی با توجه به علاقه‌ای که به تحصیل داشت، در دانشکده نفت آبادان مشغول تحصیل می‌شود.
 
وی در جست‌ و جوهای خود، در میان دانشجویان توانست با افرادی کـه مثل خودش، تربیت مذهبی داشـتند، ارتباط برقرار کند و به عنصر فعال انجمن اسلامی دانشکده نفت تبدیل‌ شود. بعد از انقلاب، هیئتی از طرف شورای انقلاب، مأمور رسیدگی به سوابق اساتید و کارمندان و کـارگران شـرکت نفت آبادان شده بـودند کـه جواد هم در آن هیأت عضویت داشت.

 

پس از انقلاب با توجه به سوابق انقلابی مهندس تندگویان، ایشان از سوی شهید رجایی به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی و از سوی نمایندگان به عنوان وزیر نفت رای آورد. ۴۰ روز بعد شهید تندگویان که به قصد تشویق و تقدیر کارکنان شجاع تاسیسات نفتی از یک راه فرعی عازم آبادان بود، مورد تهاجم مزدوران صدام قرار گرفت و به اسارت دشمن درآمد. او پس از تحمل سال ها اسارت و سخت ترین شکنجه ها در زندان های مخوف عراق در حکومت دیکتاتوری صدام به درجه رفیع شهادت نائل آمد، و در  سال ۱۳۷۰ پیکر مطهرش به کشور بازگردانده شد.

منبع: شبستان

پایان پیام/